اين پرسش، موضوعيت داشته و پاسخي شايسته مي طلبد؛ زيرا ايران در اوضاع
کنوني، درگير يک نبرد و جنگ همه جانبه با قدرت هاي سلطه گر جهاني است. اين
جنگ و نبرد، يک واقعيت است و جنگ هم شوخي بردار نيست. ملت ايران با شعار
قيام کرد و با انقلاب اسلامي به جمهوري اسلامي رسيد و براي قرار گرفتن ،» الله اکبر «
بر قله هاي عزت و افتخار، با مانع بزرگ شبکه استکبار جهاني، صهيونيسم بين الملل و
پرچمداران اسلام آمريکايي در قالب يک جبهه واحد روبه رو شد. آرمان ملت ايران که
با انقلاب اسلامي تحقق ان را نشانه رفت، تمدن سازي اسلامي، هموار کردن مسير
سعادت نوع انسان و رسيدن به حيات طيبه است. پرچمداران نظام سرمايه داري غرب
و قدرت هاي سلطه گري چون آمريکا، پي ريزي و پديدآيي چنين تمدن انسان سازي را
برنتابيده، با تمام قوا براي متوقف کردن حرکت ملت ايران به صحنه آمدند. اما ملت
ايران با حرکتي مبتني بر ايمان، پنجه در پنجه استکبار جهاني و ديگر مستکبران
شياطين انداخته و 73 سال است که به مبارزه اي بي امان با اين دشمنان دست زده
است. اين جنگ در مقطع کنوني شبيه جنگ احزاب عليه پيامبر)ص( و پيروانش
است. همه دشمنان اسلام دست به دست هم داده اند و از هر ابزار و شيوه و روشي
براي شکست انقلاب، نظام اسلامي و مردم ايران، بهره مي جويند. جنگ نرم و جنگ
سخت به صورت مستقيم و غيرمستقيم براي متوقف کردن حرکت ملت انقلابي ايران
در جريان است. دشمنان از تحريم هاي اقتصادي خود عليه ملت ايران با عنوان
تحريم هاي فلج کننده ياد مي کنند. جنگ نيابتي تمام عياري را در منطقه با استفاده از
گروه هاي تکفيري و منحرفان در جهان اسلام به راه انداخته اند. همه مي دانند که
هدف اصلي و راهبردي از راه انداختن، تجهيز و تقويت تمامي اين گروه هاي
تروريستي تکفيري مانند داعش، جمهوري اسلامي ايران است. در داخل کشور هم،
جريان اشرافيت با تمام توان براي ايجاد انحراف در مسير انقلاب، در امتداد فشارهاي
خارجي و تهديدات دشمنان بيروني فعال شده است. در چنين فضايي دشمنان
بيروني و منحرفان داخلي، انقلابي گري ملت ايران را نشانه رفته اند. به صورت حساب
شده و با هدف ايجاد يأس و نااميدي در مردم، انقلابي گري را تندروي معرفي مي کنند
و آرمان گرايي را غيرعقلاني و تأکيد بر استقلال را مرادف انزواطلبي مي پندارند. در
چنين فضايي، حل مشکلات کشور را در گرو دست دراز کردن به سمت آمريکا
مي دانند و لازمه رسيدن به نتيجه در اين مسير را، کوتاه آمدن از آرمان ها و دست
مي گذارند. بر پايان » برد برد « برداشتن از اهداف انقلابي دانسته و نام آن را، معامله
دادن به ايستادگي و مبارزه با طاغوت زمان، به مثابه نياز زمان براي حل مشکلات
تأکيد دارند و از برقراري رابطه با جهانخواران، با عنوان رابطه با جهان ياد مي کنند. به
دنبال مذاکره در مسائل منطقه با شيطان بزرگ برخلاف سياست هاي نظام و
ديدگاه هاي رهبر معظم انقلاب هستند و تصور مي کنند با اين رويکردهاي سياسي،
مي توانند گره از مشکلات اقتصادي کشور بگشايند. بديهي است که دشمنان خارجي،
شرايط داخلي کشور را يک فرصت طلايي براي خود ارزيابي نمايند و اينچنين القا
کنند که مردم ايران، بايد بين انقلابي گري و پيشرفت، يکي را انتخاب کنند. آنان يک
دو راهي تصنعي را بر سر راه ملت ترسيم کرده، تلاش مي کنند تا ملت ايران را دچار
اشتباه محاسباتي کنند. برخي از نخبگان به اين اشتباه محاسباتي گرفتار شده، بر
اساس همين خطاي محاسباتي، تداوم انقلابي گري را به ضرر آينده کشور مي دانند.
اين قبيل نخبگان تصور مي کنند، پافشاري بر اصول، آرمان ها و اهداف انقلابي ، موجب
بيشتر شدن مشکلات کشور و رفتن به سمت پرتگاه است. با چنين اشتباهاتي، همراه
شدن با آمريکا را، راه حل مشکلات کشور و تأمين امنيت ملي مي دانند. بديهي است
که رفتن در چنين مسيري بر اساس خطاهاي محاسباتي برخي از نخبگان، نتيجه اي